سطح رضایت افراد از شرایطی که دارند و میزان لذتی که از زندگی میبرند با یکدیگر متفاوت است ولی این تفاوت به چه دلیل است و چه طور میتوانیم سطح رضایت از زندگی را در خودمان بیشتر کنیم ؟
علت لذت نبردن از زندگی
عدم رضایت از زندگی به طور خلاصه اختلاف بین آن چیزی است که انتظار داریم و واقعیتی است که وجود دارد. گاهی هم ممکن است برآورد ما از واقعیت با واقعیت متفاوت باشد و فکر کنیم که شرایط بدی داریم در حالی که این طور نیست. و در نهایت شاید روش لذت بردن از زندگی را نمیدانیم.
واقعیت زندگی
هر فردی بسته به دلایل مختلف شرایط زندگی متفاوتی دارد. از نظر مالی، جسمی، استعدادها، تواناییها و عوامل متعدد دیگر. بسیاری از این شرایط ممکن است در اختیار ما نباشد. مثلا اگر وضعیت مالی خانوادهای که در آن زندگی میکنیم پایینتر از متوسط است، شاید نتوانیم در مورد آن کار مهمی انجام بدهیم.
ولی برخی دیگر از واقعیتهای زندگی در اثر تلاشها و خواستههای ما شکل گرفتهاند. مثلا دوستانی که با آنها در تماس هستیم، محلی که در آن کار میکنیم، سطح دانش و تحصیلاتی که به دست آوردهایم و شکل و نوع تفریحهایی که برای خودمان انتخاب کردهایم.
به زندگی معنی ببخشید
اگر علت احساس میکنید که زندگی شما بیمعنی است یا به طور کلی زندگی بیمعنی و پوچ است، ممکن است به پوچگرایی رسیده باشید که حسی خطرناک و آسیبرسان است. برای رهایی از این افکار لازم است تا اعتقادات مذهبی خودتان را تقویت کنید. مذهب تنها چیزی است که پاسخی برای چیستی معنی زندگی به شما ارائه میدهد. با مطالعه و تفکر در مورد دین میتوانید به بودن خود و به زندگی معنی بدهید.
انتظارات واقعی و خیالی از زندگی
برخی از انتظارهایی که از زندگی داریم میتوانند واقعی و معقول باشند. انتظارات معقول آنهایی هستند که کنترل آنها در اختیار ماست. در اینجا باید بین انتظارات و آرزوها تفاوت قائل شد. آرزوها چیزهایی هستند که بسیاری از افراد دوست دارند آن را داشته باشند ولی دستیابی به آن برای تعداد کمی از افراد ممکن است. انتظارات چیزهایی هستند که دوست داریم به آن دست پیدا کنیم و دسترسی به آن برای ما ممکن است.
اینکه نتوانیم بین آرزوهای دستنیافتنی و انتظارات واقعی از زندگی تفاوتی بگذاریم، مشکلاتی بزرگ به دنبال دارد.
از تلقین منفی دست بردارید
اگر شرایط شما واقعا خوب نیست دلیلی ندارد که به طور مداوم در ذهن خود این موضوع را تکرار کنید. هر مقدار که به خودتان تلقین کنید که شرایط بد است و من از زندگی ناراضی هستم این شرایط بد را قویتر و پایدارتر میکنید. لزومی ندارد که به خودتان دروغ بگویید. اگر شرایط شما خوب نیست به خودتان بگویید که شرایط زندگی من خوب نیست ولی تلاش میکنم تا آن را بهتر کنم.
تغییر شرایط زندگی
اگر از وضعیت ناراضی هستیم ابتدا باید بررسی کنیم که آیا این شرایط قابل تغییر است یا نه.
اگر قابل تغییر است دو راه پیش روی ماست:
- وضعیت را تغییر بدهیم.
- با وضعیت موجود سازگار شویم.
اگر وضعیت قابل تغییر نیست هم دو راه پیش روی ماست:
- کارهایی انجام دهیم که نارضایتی ما را از زندگی بیشتر کنند.
- با وضعیت موجود سازگار شویم.
به عبارت دیگر چهار گزینه در اختیار داریم. که سه گزینه باعث بهبود شرایط میشود و یک گزینه وضعیت را بدتر میکند. اگر نمیخواهیم یا نمیتوانیم وضعیت را بهبود بدهیم، باید با همین وضعیت سازگاری پیدا کنیم. اعتراض بیهوده و شکایت مداوم، فقط باعث میشود تا وضعیت از آن چیزی که هست بدتر شود.
برای مثال اگر وضعیت مالی خود ناراضی هستیم، شاید بتوانیم با تغییر شغل یا پیدا کردن یک شغل جدید، این مشکل را حل کنیم. ماندن در وضعیت فعلی و شکایت مداوم از وضعیت مالی هیچ چیزی را بهتر نمیکند.
دوری کردن از چیزهایی که شما را ناراحت میکند
بعضی چیزها که فکر میکنیم ضروری هستند و عادت کردهایم که در کنار ما باشند، باعث ناراحتی ما میشوند. اگر عادت دارید هر روز اخبار مسموم رسانهها را مطالعه کنید یا گوش دهید، یک روز از اخبار دور باشید تا ببینید که هیچ اتفاق خاصی نمیافتد.
اگر در محل کار شما، استرس و بی احترامی وجود دارد، ترس به خود راه ندهید. محل کارتان را عوض کنید. اگر در مسیر رفت و آمد شما ترافیک سنگینی وجود دارد، سعی کنید ساعت رفت و آمد یا مسیرتان را عوض کنید.
اگر در شبکههای اجتماعی با پیامهای ناخوشایند را از افراد ناخوشایند مواجه میشوید، این افراد را مسدود( Block/Mute ) کنید تا پیامهای آنها را نبینید.
تغییر دادن همهی چیزهایی که باعث ناراحتی شما میشود ممکن نیست. مثلا اگر خانوادهای دارید که انرژی منفی به شما تزریق میکنند، نمیتوانید آنها را کنار بگذارید. از تلاش برای خنثی کردن شرایط بد با نادیده گرفتن یا با رفتار متقابل و معکوس دست برندارید. شما به آنها انرژی مثبت تزریق کنید.
توهم شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی به ویترینی دروغین از سبک زندگی سلبریتیها و اینفلوئنسرها تبدیل شده است. فعالیت مداوم در این شبکهها و مقایسهی وضعیت زندگی با این نمایش غیرواقعی از سبک زندگی باعث میشود تا فکر کنیم ما از جامعه رانده شده هستیم و همه طور دیگری زندگی میکنند در حالی که این وضعیت خارج از دسترس ماست.
آن چیزی که در شبکههای اجتماعی میبینید تفاوت زیادی با واقعیت دارد و اگر نمیتوانید این تفاوت را به خوبی درک کنید، بهترین راه حل برای شما، دنبال نکردن این شبکهها است.
پیدا کردن راههای لذت بردن از زندگی
ممکن است شرایط شما خوب است و انتظارات غیرمعقولی هم نداشته باشید ولی در زندگی بخشی را برای تفریح در نظر نگرفتهاید. انسان به طور ذاتی به تفریح و تنوع نیاز دارد. در برنامههای خود تغییر ایجاد کنید. اگر هر روز برای کارهای مختلف ساعت مشخصی دارید، این برنامه را تغییر بدهید. برای خود استراحت و تفریحاتی مشخص کنید که به آن علاقه دارید. از تجربه کردن تفریحهای جدید ترسی نداشته باشید. ممکن است فکر کنید از یک فعالیت ورزشی لذتی نمیبرید ولی اگر آن را تجربه کنید، حس خوبی به دست میآورید.
تفریح و تنوع در زندگی لزوما به معنی خرج پول زیاد نیست. یک دورهمی با دوستان در یک پارک ممکن است بیش از یک سفر پرخرج برای شما رضایت خاطر به همراه بیاورد. فکر کنید که چه کارهایی میتوانید انجام بدهید که حس خوبی به شما میدهد. با دیگران صحبت کنید و از آنها مشورت بخواهید.
زندگی اجتماعی داشته باشید
شبکههای اجتماعی جایگزینی برای زندگی اجتماعی نیستند. دوستان شما در شبکههای اجتماعی دوستانی مجازی هستند نه دوستانی واقعی. اگر با دیگران در ارتباط نیستید، هر چه زودتر کسانی را پیدا کنید که بتوانید به صورت منظم با آنها رفت و آمد کنید. رفت و آمدها میتواند در منزل یا در پارک و کوه و طبیعت باشد.
علاوه بر پیدا کردن دوستان جدید، از ارتباط با دیگران در رفت و آمدها نهراسید. در تاکسی، اتوبوس، فروشگاه، خیابان و ... با دیگران صحبت کنید. به آنها لبخند بزنید و با آنها شوخی کنید. آنها هم مثل شما به این ارتباطات نیاز دارند ولی شجاعت ندارند تا یک گفتگو را شروع کنند.
مهارت جدید بیاموزید و کارهای جدید انجام بدهید
در هر سن و سالی که هستید مهارت جدید بیاموزید و به دانستههای خود بیفزایید. افزایش دانش و مهارت باعث میشود تا قدرت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید. یک فرد قدرتمند بسیار کمتر از کسی که ناتوان است آسیب میبیند. با مطالعهی کتاب و خواندن مطالب مفید در اینترنت، چیزهایی را میدانید که قبلا نمیدانستید و کارهایی را میتوانید انجام بدهید که قبلا در توان شما نبود.
اگر لوازم شما در منزل خراب میشود، سعی کنید روش تعمیر آن را خودتان بیاموزید و آن را تعمیر کنید. اگر قبلا کیک و فست فود را از بیرون تهیه میکردید، روش پخت آن را در منزل یاد بگیرید و خودتان انجام بدهید. یاد بگیرید تا چه طور کارها را بهتر و سریعتر انجام بدهید. همهی این کارها حس موثر بودن و توانایی و لذت برای شما به همراه دارد.
با رنجهای زندگی روبرو شوید
تمام قسمتهای زندگی آن چیزی نیست که بر طبق خواستهی ما باشد. مشکلات و ناخوشیهایی در زندگی هست که همه با آن درگیر هستند. قبول کنید که اینها هم بخشی از زندگی هستند و به بهترین شکل ممکن با آن روبرو شوید.
اگر یک بیماری مزمن دارید که شما را آزار میدهد، با آن روبرو شوید. قبول کنید که این بیماری یک همراه دائمی برای شماست و راههایی پیدا کنید که با وجود این بیماری بهترین شرایط ممکن را داشته باشید.
برخی سختیها در زندگی مدت کوتاهی یا بلندی پیش میآیند. اگر راهی برای از بین بردن آنها وجود ندارد به استقبال آنها بروید. برخی سختیها درسهای مهمی برای شما به همراه دارند و قدرت و تجربیاتی را در آنها به دست میآورید که دیگران از آنها بی نصیب هستند.
انتظارات خود را از دیگران به حداقل برسانید
اگر از هیچ کس هیچ انتظاری نداشته باشید، تغییری باورنکردنی در زندگی خود تجربه میکنید. اینکه انتظار داشته باشید دیگران کارهایی را برای شما انجام بدهند یا کارهایی را انجام ندهند باعث ایجاد درگیری ذهنی برای شماست. از بین بردن کامل انتظارات کاری ناممکن است، ولی کاهش آن به حداقل کاری است که در توان شماست. آن را انجام بدهید.
مراجعه به روانپزشک
در تعداد کمی از افراد به دلیل بیماریهای جسمی و ذهنی تعادل لازم در کنترل عواطف و احساسات وجود ندارد. اگر احساس میکنید که هر چه تلاش میکنید نمیتوانید مشکلات را برطرف کنید ممکن است لازم باشد تا با مراجعه به روانپزشک تحت معاینه قرار بگیرید و در صورت نیاز از دارو برای برگشت به وضعیت عادی استفاده کنید.